جشنِ بندگی
بسم الله النور خواستم از روزه داری بنویسم و نیروی عجیبی که در این ماه پیدا میکنم. خواستم از صبورشدنم
بیشتر بخوانیدیک فنجان دمنوش و کمی شیرینی و کلی حرف …
بسم الله النور خواستم از روزه داری بنویسم و نیروی عجیبی که در این ماه پیدا میکنم. خواستم از صبورشدنم
بیشتر بخوانیدبسم الله النور پدرم از ایران برای دوستانِ عربش سوغاتی می آورد. زعفران، پسته، گز، سوهان و گاهی خاویار. دوستهای
بیشتر بخوانیدبسم الله النور شنبه شب، شبِ نیمه شعبان، گفتم:« امشب لابد تو خیابونا خیمه زدند و جشن گرفتند. من عاشق
بیشتر بخوانیدبسم الله النور عاطفه یکی از خواننده های وفادار وبلاگم است. حدود پنج ماه وبلاگم را به روز نکردم و
بیشتر بخوانیدبسم الله النور صبح، زودتر از آنچه که برنامه ریزی کرده بودم، کارم تمام شد. چند متری پارک ملت بودم.
بیشتر بخوانیدبسم الله النور چند وقتی است که نزدیکِ اذانِ صبح، از یکی از خانه های کوچه پشتی، صدای خروس می
بیشتر بخوانیدبسم الله النور مدتها منتظر برگزاری و شرکت در آن جلسه بودم. خیلی ناگهانی، در جمعی متوجه برگزاری آن شدم
بیشتر بخوانیدبسم الله النور چند روزی به اربعین مانده بود. آن روز زودتر از همیشه به مسجد رسیدم. تا برپایی نماز
بیشتر بخوانیدبسم الله النور این مدتی که ساکن مشهد هستم، به لطف کلاسهایی که شرکت کردم، دو دوست خوب پیدا کردم.
بیشتر بخوانیدبسم الله النور اگر دستِ من بود خلیج فارس را و دریای مدیترانه با آن صخره کوچک و دوست داشتنیِ
بیشتر بخوانید