فقط خدا

بسم الله النور
Only God ElhamFB WWW.ElhamBanoo.Com-
آیا خداوند، برای بنده‌اش کافی نیست؟

.
.
* گاهی وقتها توی پیچیدگیهای زندگی گیر میکنیم و به دنبال هر راه حلی که میرویم به بن بست میخوریم. دقیقا همان لحظه ای که از همه جا ناامید میشویم و به خودش پناه میبریم. کاری که باید از اول میکردیم و غافل بودیم. آنوقت که نفسی عمیق از اعماق خستگی های وجودمان میکشیم و با خیال راحت همه چیز را میسپاریم به خودش. آنوقت حضورش را حس میکنیم و دوست داریم خود را در آغوش پر از مهرش غرق کنیم و زیر لب بگوییم:« هر چه بادا باد، وقتی تو خدای منی، چه بیم و هراس از ناخوشیها و ملامتهای روزگار. وقتی تو را دارم، چه اهمیتی دارد که پایان راه پیروزی باشد یا شکست. مهم مسیر است. مسیری که من می روم و تو نگاهت را به من دوخته ای. من عاشقِ این نگاه هستم. عاشق آن گاهی‌وقتهایی که از نگاهت برایم خیر و رحمت میباری تا کم نیاورم، حتی اگر بزرگ ترین سنگ جلوی پایم باشد. نگاهت را به من میدوزی که ببینی در مقابلش باز هم محبتت به یاد خواهم آورد؟ آری همین بزرگترین سنگ هم از جانب توست، پس دوستش دارم و خودم را برای مقابله با آن آماده میکنم؛ بی آنکه از بنده ات درخواست کمک کنم. تو را که داشته باشم، یعنی همه چیز را دارم. رهایم نمیکنی اما هوایم را داشته باش تا در این مسیر دستم را از دستان پرمهرت جدا نکنم ای مهربان ترینِ مهربانان»